گویند: مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر شوهر داد.

چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن واحوال آنها را جویا بشو.
مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت وجویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده وبذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.

ادامه مطلب

داستان کوتاه/من راننده تاکسی نیستم

داستان کوتاه/دو دختر

داستان کوتاه/پرفسور سمیعی هم عددی نیست

جدول پخش مدرسه تلویزیونی دو‌شنبه پانزدهم اردیبهشت، در تمام مقاطع تحصیلی

بازیگران پایتخت را در کنار همسرانشان ببینید

عصر یخبندان /داستان کوتاه

معرفی کامل سریال وضعیت زرد، خلاصه داستان، تعداد قسمت ها و بازیگران

یک ,دختر ,مرد ,کرده ,وبذر ,پاشیده ,به یک ,را به ,دو دختر ,دخترک گفت ,که زمین

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آموزش روانشناسی (مجید مبلغی ) غزالیات انجمن اسلامی همسران و فرزندان شاهد استان اردبیل استاد عارف ربیعیان تهران المنت سازنده انواع المنت های حرارتی طراحي فروشگاه اينترنتي تخفیف دانلودیک sammoradi greengalaxy